شعرهای تنها

متن مرتبط با «درون» در سایت شعرهای تنها نوشته شده است

ساز درون

  • در میان شهر غم تنهای تنها مانده ام سر به سر رنج و اسیر جهل دنیا مانده ام   خسته از دیروز و از تکرار چرخ روزگار گمشده امروزم و در فکر فردا مانده ام پرده ها افتاده بر پیدا و ناپیدای دل یک جهان در پرسش و در حلِّ آیا مانده ام   قسمتِ من نوبهار و دشتی از آلاله بود خود نمی دانم چرا در سوزِ سرما مانده ام شب گذشت و آتشی افتاده بر ساز درون لا به لای روزنِ افکار بیجا مانده ام دیده ها خاکستری از آتش دیدار,درون ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها