سکوت شعر

ساخت وبلاگ

قلم شکست و حوصله ها دربه در شدند

کبوتران من همه بی بال و پَر شدند

 

کسی ردیف شعر من نشد در این دنیا

اسیر امروز و فردای بی ثمر شدند

 

دو قطره خون چکیده به دامان شعر من

مانند اشکِ کودکانِ بی پدر شدند

 

افسوس نغمه ای نمانده از کبوتران عشق

از دل پَریدند و عاشق سفر شدند

 

کِشتی عمرم با هزاران ساحل نجات

گرفتار موج و گرداب پرخطر شدند

 

امشب دلم  ناله ها کرد در کلبه ی سکوت

صدا نیامد و خاموش و بی اثر شدند

شعرهای تنها...
ما را در سایت شعرهای تنها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7sheretanha6 بازدید : 137 تاريخ : شنبه 13 خرداد 1396 ساعت: 13:26