آسمان قبله نشین

ساخت وبلاگ

در روزهای حسرت و آرزو

چنگ می زند خاطراتی برباد رفته

نشان بی رنگی های زمان

مثل قدیسه های بی روح

هر شب اندیشه اش در خواب

همهمه وحشت  است و فراموشی

در غرور دیگر بار خورشید

رخ می کشد صبحدمی دیگر

تا تکرار دوباره خویش را

سر  کشد در پیاله ی دلتنگی

زمین و زمان دست داده اند

تا جرعه ها گلوگیر شوند

یادگار بغض های آهنگین

تو ای حریر از یادرفته

سجده کن بر آسمان قبله نشین

تا که امروز فرود آید

دشنه ای بر کابوس خاموشی

شاید بوسه ای جا مانده

در این دیار بی رنگی

 

" نیره "

شعرهای تنها...
ما را در سایت شعرهای تنها دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7sheretanha6 بازدید : 157 تاريخ : دوشنبه 2 اسفند 1395 ساعت: 11:33